نقد و بررسی اسکویید گیم : در آغوش مرگ
با ترند شدن فصل اول این سریال قطعا خبر هایی از آن به گوشتان رسیده است. اگر سریال را ندیده اید پیشنهاد میکنم با خرید اکانت نتفلیکس به صورت مستقیم از خود پلتفرم آن را تماشا کنید. هوانگ دونگ هیوک کارگردان این سریال عنوان کرده: قصد داشتم داستانی را بنویسم که افسانهای در مورد جامعه سرمایه داری مدرن باشد. چیزی که یک رقابت شدید را به تصویر میکشد و تا حدودی شبیه رقابت شدید زندگی است. با این وجود کارگردان در صحبت های خود اظهار داشت که برنامه مشخصی برای ساخت فصل دوم ندارد اما این سریال برای فصل دوم تمدید شده. باید منتظر بود دید این کارگردان کره ای در سال 2021 چه حرفی برای گفتن دارد. در این مقاله به نقد و بررسی اسکویید گیم خواهیم پرداخت. پس همراه ما در فیلم و سریال پرشین مگ بمانید.
هشدار: این محتوا حاوی اطلاعاتی که ممکن است بخش زیادی از داستان سریال را لو بدهد.
اسکوید گیم: دیوانگی به سبک کره جنوبی
در پرده اول چیزی که در اسکوید گیم توجه ما را به خود جلب میکند روایت همه فهم و ساده آن است. یه نگاه کافی است تا متوجه شویم با فردی قمار باز و بی مسئولیت طرفیم که غرق در بدهی است و چاره ای برای رهایی از آن ندارد. واقعا اگر خود ما در چنین شرایطی باشیم چه تصمیمی خواهیم گرفت؟ اگر این سوال را در ابتدای سریال از خود پرسیده اید یعنی کارگردان به خوبی کارش را انجام داده شما در مرحله همزاد پنداری قرار گرفته اید. نکته دوم درام قصه در همان اوایل کار است. ما با توجه به اینکه میدانیم این شخصیت چقدر بی مسئولیت است اما گاهی دلمان هم برایش میسوزد. پس ادامه داستان برای ما جالب خواهد شد تا بدانیم او چطور از پس این همه گره در زندگیش بر خواهد آمد.
ورود به مسابقه ای نفس گیر
او در یک ایستگاه مترو فرصتی برای رهایی از این زندگی مزخرف را پیدا میکند. البته پس از اینکه تحقیر شده و سیلی های محکمی خورده. همین نکته به خوبی نشان دهنده این است که در زندگی فرصت ها ساده بدست نمی آیند. آنها بار ها و بار ها به ما سیلی میزنند و نهایت شاید کور سویی برای رسیدن به موفقیت را به ما نشان دهند. حس شک، دو دلی و شگفتی چیزی است که بازیکن شماره 456 تا قبل از سوار شدن به ون احساس میکند و این احساس را به خوبی به مخاطب نیز منتقل خواهد کرد. پس از یک بی هوشی جانانه متوجه میشویم که وارد دنیایی سراسر شگفتی شدیم. در نگاه اول وحشت این ماجرا اصلا برای ما نمایان نیست اما به زودی همچی آشکار خواهد شد.
نقد و بررسی اسکویید گیم: مواجه با مرگ و ناتوانی در فرار از آن
مسابقه چراغ سبز و چراغ قرمز در سریال اسکویید گیم اولین صحنه جدی است که مخاطب با جنون این سریال روبرو میشود. تا قبل از هم همچی عادی به نظر نمیرسید اما حالا غیر عادی بودن آن را کمی متوجه میشویم. در این بازی فرصتی برای اشتباه نیست. کوچترین اشتباه منجر به مرگ خواهد شد. این یعنی فرصتی برای بازی دوباره وجود ندارد. بین شما و یک جایزه دهن آّب بنداز تنها یک مو فاصله است. اما پاره شدن همین مو یعنی از دست دادن فرصت زندگی. در مواجه اول بازیکنان زندگی را مهم و ارزشمند میشمارند و دلشان میخواهد از این جنون مرکب فرار کنند. اما بزودی واقعیت یک سیلی محکم به آنها خواهد زد و متوجه خواهند شد که چیزی جز بدبختی انتظار آنان را در بیرون این جزیره منحوس نمیکشد.
بتل رویال فرمولی موفق برای دهه اخیر
بتل رویال تقریبا بیشتر مواقع موفق شده. چه در ادبیات، چه در گیم و چه در سینما. اما بتل رویال بازی مرکب جنس مخصوص به خود را دارد. این بتل رویال به ما نشان میدهد که حذف شدن تا چه حد دردناک، جدی و مهلک است. جایی که بازیکنان مجبور هستند برای بقا به جان یکدیگر بیوفتند. پا بر آرمان ها و ارزش های خود بگذارند و مانند انسانی وحشی یکدیگر را تیکه و پاره کنند. این خوی وحشی همیشه در ما انسان ها بوده اما فقط در زمان اضطراری از آن بهره میبریم. جایی که دیگر تمدن و گفتگو کار ساز نیست و حرف اول را قدرت بازو میزند. درست همانند هزاران سال پیش. با ادامه نقد و بررسی اسکویید گیم همراه باشید.
نگاهی طعنه آمیز به سرمایه داری
کارگردان این سریال به خوبی نشان داد که در دنیای سرمایه داری انسان های عادی چطور عروسک های خیمه شب بازی هستند که توسط انسان های برتر کنترل میشوند. آنها به ظاهر اختیار عمل دارند. به ظاهر فرصت هایی طلایی برایشان ساخته شده. اما در حقیقت در حال نجات خود از باتلاقی هستند که کوچترین شانسی برایش دارند. البته این سریال به معنی تایید دیگر رویکرد های حکومتی نیست. این نگاه؛ تنها نگاهی طعنه آمیز به دنیای سرمایه داری و حاصل دغدغه های کارگردان است.
تئوری های منتشر شده از این سریال
با وجود اینکه زمان نسبتا زیادی از پخش این سریال گذشته تئوری های زیادی نیز از آن منتشر شده. اما مهم ترین آنها این است که شماره یک پدر گمشده شماره 456 است. این تئوری نسبت به دیگر تئوری های منتشر شده دارای پایه ها و ادله مستحکم تری است. بهرحال باید منتظر فصل دوم ماند تا پاسخ این سوالات را پیدا کنیم. در قسمت های مختلف سریال سرنخ هایی پیدا میکنیم که نشان میدهد شماره یک و شماره 456 خاطرات مشترکی دارند. در یکی از صحنهها، جی هان که صبر و تحمل خود را از دست داده، درخواست شیرکاکائو میکند. وقتی ایل نام این را میشنود، به حالت شوخی و طعنه به او میگوید که هان حتما زیادتوسط پدرش مورد ضرب و شتم قرار میگرفته، زیرا خود پیرمرد نیز همین کار را با پسرش انجام می داده است.
سخن آخر
اسکویید گیم سریالی موفق و ترند در زمان پخش بوده. نتفلکیس سودی زیادی از این سریال بدست آورده و برای فصل دوم نیز آن را تمدید کرده. این سریال باری دیگر بتل رویال را بر سر زبان ها انداخت و به آن جانی تازه بخشید. بینندگان این سریال عموما دو دسته کلی دارند. کسانی که عاشقش هستند و کسانی که از آن خوششان نیامده. شما جز کدام دسته اید؟ منتظر فصل دوم این سریال هستید یا خیر؟
دیدگاه شما